دانلود رمان احساس آنا pdf از آوا شرلی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان احساس آنا
بوی شور انگیز باراڹ می دهی با نگاهت بر دلم جان می دهی بسکه خوب و مھربان و
صادقی بر دلم عشقی فراوان می دهی خواهشا با قلب تنھایم
بمان چون فقط تو بوی انسان می دهی..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تن پوشی از هوس
دانلود رمان لب اناری
دانلود رمان معشوقه رئیس
قسمتی از رمان
درو باز کردمو وارد خونه شدم چشم چرخوندمو مثل همیشه مامانو کنار چرخ خیاطی دیدم
_سلام مامان _سلام به روی ماهت دخترم رفتم کنارشو گونشو بوسیدم _
مادرجان برو غذاتو گرم کن بخور حتما گرسنه شدی
_شما خوردی؟
_اره گل من پاشو لبخندی زدمو از جام بلند شدم

دانلود رمان بت شکسته pdf از فاطمه رنجبر با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه رنجبر میباشد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان بت شکسته
می شکنم همه چیز را خود را تو را هر چیز که مرا یاد تو می اندازد
من شکسته ام زخمی ام تکیه نکن به من زخم هایم دلخراش است طاقتم را طاق می کند
حتی برای نوازش و مرهم هم کنارم نباش دور شو از من که من به خود هم رحم نخواهم کرد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان عادلانه نیست فاطمه رنجبر
قسمت اول رمان بت شکسته
سر درد امانش را بریده بود کالفه به دختر روبرویش نگاه کرد و برای بار هزارم تکرار کرد
_برو کنار بذار رد شم داری عصبیم می کنی، چرا دست از سرم بر نمی داری!؟ تا کی می خوای آویزونم
باشی؟ نگام کن، تو من نه احساس پیدا میشه نه هیچ چیزی که بدردت بخوره مثل اینکه یادت رفت با یه بت
روبرویی نه یه آدم خودت روم این اسم رو گذاشتی یادته که؟
جانان ایستاد و در چشمانش خیره شد چشمانی که مانند یخ بود هیچ حسی در آن دیده نمی شد فقط نفرت
بود و نفرت بغضش را پایین داد و گفت:
_تا کی می خوای از همه دور باشی؟ نگام کن مهراد، فقط یکبار، برای یه لحظه بهم فکر کن
منم جانان همبازیه بچه گی هات یادته چقدر هوام رو داشتی،همش جلو همه می ایستادی بخاطر من یادته؟
دستش مشت شد نفرت چشمانش ته اعماق وجود را می سوزاند ولی این دخترک چشم آبی دست بردار نبود
با دقت به او نگاه کرد دختر زیبایی بود چشمان آبی و کشیده، ابرو های کوتاه گونه برجسته، لب های کوچک
و بینی سرباال ترکیب صورتش ریز و زیبا بود ولی برای مهراد آن چیزی نبود که او می خواست او هیچ …

دانلود رمان مقبره لیا (مقبره عشق و هوس) pdf از ساحل با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ساحل میباشد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
داستان در مورد دختر دانشجوییه که برای از دست ندادن پروژه تحقیقاتی دانشگاه مجبور میشه با استادش که مشکل جنسی داره و هوس بازه وارد رابطه باشه و ………

دانلود رمان بغض بی پناه pdf از خاطره کامروا با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان خاطره کامروا میباشد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
عسل دختری لجباز و یکدنده ست که بدون رضایت خانواده برای کار وارد درمانگا زندان و پرستار شخصی کهنه مرد مرموز و مبهم زندان میشه شخصیت پیچیده و گنگ رامتین حجت عسل رو به سمت خودش می کشونه و بذر عشق رو تو قلبش میکاره

دانلود رمان عهد شکسته pdf از لیلا رمضانی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان لیلا رمضانی میباشد
موضوع رمان :عاشقانه/طنز
خلاصه رمان عهد شکسته
کلید را به در انداختم که در خانه بازشدومادر جلوی در ظاهر شدونگاهی به
سرتا پایم کردوگفت:می بینم کشتیهات دوباره غرق شده…. صبح کجا غیبت زد؟
با بی حوصلگی گفتم: رفتم دیدن شاهرخ !مادر که منتظر بقیه حرفم بود گفت: خوب….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان سخت چون فولاد

دانلود رمان یاغی جهنم pdf از دیکتاتورs yavarnia لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان دیکتاتورs yavarnia میباشد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان یاغی جهنم
روی زمین مینشینم و به آتش جهنم خیره میشوم من افسون دختر فرشته
الهی در آتش سرنوشت میسوزم و همراه مردی یاغی که به دنبال همسر
خائنش میگردد، میدوم در زندگی چند صد سالهام فقط دوازده سال زندگی
کردهام به درون آینه که مینگرم دلارام را میبینم دختر دست پرورده عُمَر
که شش سال زندگیش را شکست، خورد شد اما ترسناک مانند ظلمات کولاک
زمستان شد من کسی هستم که سیاهی را خوشبختی، سرما را لذت و
سفیدی و روشنایی را شوم میداند من دختری سفید از نسل سیاهی هستم
رمان پیشنهادی:دانلود رمان طلوع از مغرب منا معیری
قسمت اول رمان یاغی جهنم
خون میریزم و در خون میرقصم پادشاه جهنم یاغیگری کن که من از تو افسار گسیختهترم
به سیگارم پک عمیقی زدم و دود رو دایرهوار از بین لبهام بیرون فرستادم
چنگی به موهای یخی رنگم زدم و به چهرم توی آینه خیره شدم سیگار روشن رو
طبق عادتم تو مشت دستم خفه کردم و رد سوختگی به سوختگیهای کف
دستم اضافه کردم خیلی وقته که چیزی به نام «درد» رو حس نمیکنم از جلوی آینه
دراور بلند شدم و نگام رو از قیافه منفورم گرفتم به سمت پنجره اتاقم رفتم و از
پشت پردههای حریر سفید به خیابون خلوت نگاه کردم زندگی من تو سیگار کشیدن،
به کوچه خلوت نگاه کردن و هر دفعه کلمه منفور رو به قیافم چسبوندن؛ خلاصه
شده بود این وضع دختر ارشد حاج حافظیه کسی که زندگیش مثل چشما و
موهاش یخ بستن و دیگه امیدی به باز شدن این یخ نداره
صدای در اتاقم باعث شد برگردم و با صدای سردم بگم:
بیا تو…
در باز شد و افسانه مثل همیشه شاد..

دانلود رایگان رمان معشوقه رئیس pdf از فاطمه صالحی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه/ازدواج اجباری/مافیایی
خلاصه رمان معشوقه رئیس
برکه دختر بی پناه یکی از اعضای باند برای محافظت ازجون پدر و برادرش مجبور میشه معشوقه رئیس
یه باندخلافکار بشه مسیح سردسته باند مافیا برکه رو به عقد موقت خودش در میاره و برکه مجبوره…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان غوطه در گرداب
دانلود رمان هیس
دانلود رمان پرنسس رویایی من
قسمت اول رمان معشوقه رئیس
هیچی نمی گفت و منتظر بود اول من شروع به صحبت کنم….
یه سیگار دستش بود و پشت به من رو به پنجره بیرون رو تماشا م یکرد
حتی به سمت من برنم یگشت تا نگام کنه…!!
سرفه مصلحتی کردم که بالفاصله مسی ح گفت : بگو میشنوم…
صداش به شدت خشک و جدی بود و همین باعث میشد یکم بترسم…….
با هول و ترسی که واقعا داشتم گفتم : خودتون میدونی ن برا چی اومدم اینجا ….
مسیح گفت : گفته بودم که نم یشه…!!!
میدونستم ای ن حرفو میگه مثل چندین بار قبل ولی من
باید هر جور شده تو سازمان باشم پس با لحن
ملتمسی گفتم : خواهش میکنم من میخوام تو سازمان باشم….
مسیح گفت : سازمان جای تو نیست…!!!
اه لعنتی همش ساز منفی م یزنه ولی من عمرا از
موضع خودم کوتاه ب یام : من از پسش برمیام خواهش
میکنم بزار ین من هم تو سازمان جزوی از شما باشم…!!
با لحن مسخره ای گفت : چند سالته؟؟
با استرس گفتم : ۲۲سالمه
صدای پوزخند و بعد صداش اومد که میگفت : برای
بودن تو سازمان بچه ای م یفهمی؟؟ !!!
تو که قوان ین سازمان رو م یدونی حتی پسر تو ای ن
سن نیست و همه پسرا باالی ۲۵سالن همونجور که
میدونی تعداد دختر خی لی کمه که اونم سناشون باالی
۳۰عه بعد تو چطور….
دانلود رمان باوان pdf از رویا نیکپور مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رویا نیکپور میباشد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان باوان
دختری که بر اثر تصادف، بخاطر گذشتهای که داشته مغزش تصمیم به فراموشیِ انتخابی میگیره
حالا اون دختر نه میدونه کیه و نه میدونه به کجا تعلق داره یه زندگی جدید برای خودش میسازه و
از صفر با خودِ جدیدش، یه آدمِ بدون گذشته شروع میکنه چون هیچ چیز از اون گذشته به نظرش
واقعی نمیاد تا اینکه آدمهایی از گذشتهش به زندگیش میان و انتخابهاش رو تحت الشعاع قرار میدن
عاشقانهای ناب و عشقی بیهمتا، روایت جنگیدن برای بدست آوردن یه عشق
رمان پیشنهادی:دانلود رمان مرد شیشه ای من رویا نیکپور
قسمت اول رمان باوان
اون دخترمونه علی چطور انقدر نسبت به رفتاراش بی تفاوتی؟ توی این دو هفته حتی یه بارم منو
مامان صدا نکرده اونم همتایی که مامان جون مامان عزیزم مامان قربونت برم از دهنش نمیفتاد
علی من خستهم تا کی قراره وضع همین باشه؟ صدای گریه ی آمیخته به جیغِ مریم قلبم رو توی
دست هاش فشرد و له کرد اولین بارِ امروز نبود که این طور گریه میکرد و جیغ میکشید و باعث میشد
برای هزارمین بار خودم رو لعن و نفرین کنم و از خودم متنفر شم همین کم بود تنفر از خودم علی
سعی داشت با صداش آرامش رو به مریم تزریق کنه بعد از هر بار گریه ی مریم میدیدم که چطور
هزار سال پیر میشه چقدر عاشق بود مریم جان، عزیز دلم، صبور باش شنیدی که دکتر چی گفت
زمان میبره صدای گریه ی مریم قطع نمیشد تصمیمم اما آنی بود و قطعی زمان نمیخوام من دخترمو میخوام
اون دختر من نیست علی بخدا نیست همتای من انقدر یخ نبود انقدر سرد نبود علی دخترمو بهم برگردون
جیغ میکشید داد میزد من رو…

دانلود رمان مرگ احساس pdf از فاطمه احمدی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه احمدی میباشد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
بهناز، دختر خانواده ای سنتی است که یک باره عاشق جوانی به نام امیرحافظ می شود
اما پدرش برای او خواب دیگری دیده است
بهناز که ناچار می شود با پسرخاله اش مسعود عقد کندپس از عقد، خود را به پای امیرحافظ انداخته و از او عشق و کمک گدایی می کند اما امیرحافظ او را پس می زند
این پس زدن، باعث شوکی بزرگ به بهناز می شود و او با سکته ای

دانلود رمان خانه ی وحشت pdf از عاطفه کلهرزاده با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان عاطفه کلهرزاده میباشد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
سه تا دختر نوجون که برای دانشگاه میرن شمال و برای اقامت به خونه ایی میرن که اتفاقای ترسناک واسشون میوفته نگاهی به دختراکردم،هردوخواب بودن،تمام راهو خودم رانندگی کردم،الانم واقعاخوابم میاد.امیدوارم یه رستوران این نزدیکاباشه که بتونم استراحت کنم.دختراروصدازدم…
